کد مطلب:278526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:229

مقدمه مؤلف
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین

اللهم، صل علی ولی امرك القائم المومل... اللهم، انا نشكو الیك فقد نبینا... و عافیه منك تلبسناها برحمتك یا ارحم الرحمین. [1] .

سدیر صیرفی می گوید: من به همراه مفضل بن عمر، و ابو بصیر و ابان بن تغلب بر مولایمان امام صادق علیه السلام وارد شدیم، ایشان را در حالی كه روی خاك نشسته، عبایی از مو با یقه بدون جیب و آستین كوتاه بر دوش انداخته و چون سوگوار جوان از دست داده ی دلسوخته گریه می كرد دیدیم كه اندوه از چهره اش می بارید، قیافه اش دگرگون شده و اشك از گونه هایش سرازیر شده صورتش را شستشو داده بود و در همان حال با تضرع می فرمود: آقای من! غیبتت خواب از چشمانم گرفت، آسایشم



[ صفحه 28]



را از بین برد و آرام دلم را بر هم زد. آقای من! غیبتت برای همیشه دردمند و مصیبت زده ام كرد.

از دست رفتن امامان، یكی پس از دیگری، سرانجام دوران همگی را به پایان می رساند، - و كار به زمان غیبت امام منتظر كشیده می شود-، اگر من بر مصائب و بلایای پی در پی گذشته اشك می ریزم و آه می كشم، مصائب بزرگتر و فجیعتر و بلاهای دردناكتری در پیش است كه با غضب و ناراحتی تو- ای حجت خدا- همراه است، و آنها بیشتر اشكم را جاری ساخته و درونم را مشتعل كرده است.

سدیر گفت: «هوش از سر ما رفت و دلمان از ترس این واقعه هولناك و حادثه هلاكت بار فرو ریخت، گمان كردیم امام علیه السلام خود را برای مصیبت شكننده ای آماده كرده یا فاجعه ی مرگباری به آن حضرت روی آورده است.» به آن حضرت عرض كردیم: ای پسر خیرالبشر یابن رسول الله خداوند چشمانت را نگریاند، این چه مصیبت عظیمی است كه اشكت را جاری كرده و چون باران می گریی؟ چه چیزی وجود مباركت را به این ماتم نشانده است؟»

سدیر گفت: «امام علیه السلام نفس بلندی كشید و آثار ترس، وجودش را فرا گرفت و فرمود: ای وای بر شما، امروز صبح كتاب جفر را كه علوم مربوط به مرگ و زندگی و مصیبتها و گرفتاریها و علم مربوط به همه چیز و آنچه تا روز قیامت واقع می شود، در آن است و خداوند اطلاع بر آن را مخصوص پیامبر و ائمه علیهما السلام قرار داده است، نگاهی كردم و در مطالب مربوط به تولد قائم ما علیه السلام و غیبت او، و طولانی شدن غیبت و طول عمر آن حضرت و نیز برگشتن بیشتر مردم از دین و برداشتن رشته اسلام از گردنشان، همان رشته كه خداوند در گردنشان انداخته و فرمود: (وكل انسان الزمناه طائره فی عنقه) [2] دقت كردم، دلم سوخت و اندوه جانم را فرا گرفت...» [3] .



[ صفحه 29]



پس از ذكر حدیث شریف و مقدماتی كه گذشت، در این كتاب با تكیه بر بعضی از آیات قرآن و روایات پیامبر اكرم و ائمه علیهما السلام، درباره ی زندگانی حضرت قائم علیه السلام و مسائل مربوط به آن و نیز رجعت و جمع بین روایات مختلف بحث كرده و با توضیح مختصری از خودمان زمینه را برای شناخت بعضی از ویژگیهای زندگی، غیبت، رجعت و حوادث زمان ظهور آن حضرت مهیا ساختیم.

كتاب را در چهار باب تنظیم كرده و هر باب را به چند فصل تقسیم نمودیم و آن را «الشموس المضیئه فی الغیبه و الظهور و الرجعه» نامیدیم.

از خداوند متعال درخواست می كنیم كه ما را بر شناخت مولایمان و ادای حقوق آن حضرت در ایام ظهور و غیبت، موفق كرده، در فرج آن امام قائم تعجیل نموده و دیدار و همراهی آن حضرت را روزیمان فرماید تا كویر جهل خود را از دریای بیكران علم آن حضرت سیراب و آباد كنیم.

بنده ی امیدوار به رحمت پروردگار

علی (پهلوانی) سعادت پرور



[ صفحه 31]




[1] اقبال الاعمال، ص 60 تا 61 - مولف محترم بخشي از دعاي افتتاح را كه در كتاب شريف مفاتيح الجنان در اعمال شبهاي ماه مبارك رمضان آمده است، به نقل از كتاب شريف اقبال الاعمال سيد بن طاووس، به عنوان خطبه ي مقدمه خود برگزيده اند. انتخاب خطبه در متن عربي كتاب علاوه بر موضوعيت ناشي از تناسب براي آغاز مطلب و سنخيت كلام عربي براي ادعيه ي با مضامين عالي و مفاهيم بلند، نوعي براعت استهلال است كه بخشهاي مختلف آن را با اصل مقصود در ابواب كتاب، تناسب خاص خود را داراست، اما از آنجا كه برگردان اين خطبه به فارسي، بدون توضيحات طولاني و ملال آور، نمي تواند اهداف خطبه ي عربي را برآورده نمايد، از ترجمه ي آن صرف نظر كرديم. جويندگاني كه اهل تعمق بيشتر هستند به متن دعا در منابع مذكور، مراجعه نمايند.مترجم.

[2] اسراء: 13- مقدرات و نتيجه ي نيك و بد اعمال هر انساني را رشته ي گردش ساختيم.

[3] كمال الدين، ج 2، ص 352، روايت 50.